وجه المصالحه

شازده کوچولو گفت: «اهلی کردن» یعنی چه؟
روباه گفت: اهلی کردن چیز بسیار فراموش شده‌ای است؛ یعنی «ایجاد علاقه کردن.»

شازده کوچولو گفت: کم‌کم دارم می‌فهمم… گلی هست… و من گمان می‌کنم که آن گل مرا اهلی کرده است…
روباه ساکت شد و مدت زیادی به شازده کوچولو نگاه کرد، آخر گفت: بی‌زحمت مرا اهلی کن!

بدین گونه شازده کوچولو روباه را اهلی کرد و همینکه ساعت وداع نزدیک شد، روباه گفت: آه!… من خواهم گریست.
شازده کوچولو گفت: گناه از خود تو است. من که بدی به جان تو نمی‌خواستم. تو خودت می‌خواستی که من تو را اهلی کنم…

موقع خداحافظی روباه گفت: آدم‌ها این حقیقت را فراموش کرده‌اند ولی تو نباید فراموش کنی. تو هر چه را اهلی کنی، همیشه مسئول آن خواهی بود. تو مسئول گل خود هستی…

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *