🏙 محمد بهشتی میگفت که هر چیز، زمین دارد و آسمان. در معماری، در هنر، در علم، برای هر چیز زمین و آسمانی هست. حیاط باصفای خانههای ایرانی را به یاد بیاوریم. به تفاوت حوض با استخر، ایوان با تراس و فرش ایرانی با پارکت دقت کنیم. فرق حوض با استخر این است که استخر، زمین آب است ولی حوض، «زمین تا آسمان» آب است. ایوان، زمین تا آسمان یک فضاینیمباز است در حالی که تراس تنها زمین آن فضای نیمباز است. قرار در آسمان است. اگر چیزی فقط زمینش را داشته باشد جای درستی برای لنگر انداختن انسان نیست. حرفش به دلم نشست. به ما در مدرسه زمین هر چیز را یاد میدهند. زمین ریاضی، زمین فیزیک، زمین ادبیات. اما بعضیها بعدتر، زمین تا آسمان موضوعی را فتح میکنند. آینشتین زمین تا آسمان فیزیک را میدانست. شعر سعدی زمین تا آسمان شعر فارسی را دارد. من محمد بهشتی را زیاد نمیشناسم. اما خواستم این حرفش را باور کنم. هر چند که موقع شنیدن این تعبیر، انگار آن را در جایی در پس ذهنم هم پیدا میکردم. نمیدانم او این تعبیر زمین و آسمان را از کجا آورده ولی دیروز که پشت چراغ قرمز منتظر بودم، یاد همه نوبتهایی افتادم که با بیدقتی خوانده بودم: فسبحان الذی بیده «ملکوت» کل شیء و الیه ترجعون!